دوباره چــرخ میزنــم شبیه یک الکترون
دوباره چــرخ میزنــم شبیه یک الکترون
مسافرم و میروم دوبی، ونیز، لاهه، بُن
چـه حالت شناوری گرفته حرکت زمین
درست مثل بازی ستارههای بارسلون
کسی درون دست خود گرفته هر چه داشتیم
و بعد دست میزند برای شیـرجه بوفون
درست پیش چشم پاپ، درون شعلههای رم
کباب میشود مسیــح و دست میزند نرون
بریده شد هـــزار کاج به جرم عید ژانویه
و کنده شد هزار گور کنار خانهی شارون
به کوه یخ رسیدهها، نشسته، گوش میدهند
زمـــان غــرق تایتانیک بـــه قطعــه سِلِن دیون
شدیــم صید تورهــا و ماهی بلورها
اسیر قوطی و فلز، شبیه ماهیان تن
گریختیــم با هـــم از نگـــاه بـی فــــروغ هم
به گوشههای یک پاساژ به سایههای یک مزون
به آیههای اسکناس، به کوچههای الکلی
به تابلوهای رستوران، به خط روشن نئون
به غرب وحشی قشنگ، به قصههای صلح و جنگ
به حقـــههای تام کـــروز به چهــــرهی آلن دولون
به اعتبــار شیخها دوباره سرکشیدهایم
شراب را سبو سبو و نفت را گالن گالن
چقــدر خستهام از این دو فعل زشت لعنتی
چه سخت بستهاندمان به حلقهی بکن نکن
از آسمان فراریم و فکر میکنم شبی
مرا ببلعد آخــرش شکاف لایه اوزون
رسید روبروی من، دلم دوباره باغ شد
لبــان سـرخ و کوچکش کـــه بـــاز شد شبیه غُنـ
ـچه. کُند میشود سفر، چه سخت میشود عبور
برای آدمی اسیر میان آهن و بتن
از ایــن مسیــر پر خطـر اگر تو هم رسیدهای
به بیت سجده دارِ من، ... به نام عشق سجده کن
نظرات شما عزیزان:
وب خوبی دارید موفق باشید به وب منم سر بزنید خوشحال میشم
نارنجی
www.narenjclub.blogfa.com
برچسبها: